به مناسبت شهادت میثم تمار
شاید یکی از تأثیرگذارترین بخشهای مجموعه مختارنامه، دیالوگهای ابنزیاد و میثم تمار بود، که ماهیت پلید ابنزیاد را به زیبایی آشکار ساخت:
ابن زیاد: چند وقت است، تنت به آب نخورده خرما فروش؟ شما غسل نمیکنید؟
میثم: اولاً خاک پاک کننده است و در غیاب آب میتواند، رفع حاجت کند.
ثانیاً شپش در این دنیا خونم را بمکد، به از آن است که تن فربهام در گور گرفتار مار و عقرب شود.
ثالثاً این خاصیت حرامزاده است که با تحقیر و تهمت دشمنانش را آزار کند والا نه من خاک و خلی هستم و نه شپشی با خود دارم.
میثم تَمّار، فرزند یحیی و اهل سرزمین «نهروان»، منطقهای میان عراق و ایران بود. بعضی او را ایرانی و از مردمان فارس دانستهاند. به او «ابو سالم» هم میگفتند.
میثَم تمّار اَسَدی کوفی از یاران امام علی (ع)، امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع)، که پیش از واقعه کربلا در کوفه به شهادت رسید. لقب «تَمّار (خرما فروش)» را هم از آن جهت به او میگفتند، که در کوفه خرما فروش بود.
ابتدا، غلام زنی از طایفه «بنی اسد» بود. مولا علی ابن ابیطالب(ع) او را از آن زن خرید و آزادش کرد؛ که بعد از آن از یاران و شاگردان علی شد. امام علی (ع) درباره نحوه شهادتش، او را آگاه کرده بود و علی رغم تلاش ابن مرجانه برای تغییر پیشگویی علی(ع)،عین به عین به واقعیت پیوست..
او از زمره یاران باوفای امیرالمومنین به شمار میرود.
و چه خوش یاوری بود میثم ✨
|. انجمن اسلامی دانشجویان مستقل .|