شرح حدیث: از قدیم گفتهاند: رضایت همه را نمیتوان به دست آورد. هر کار کنید، برخی خوششان میآید و بعضی ناراحت میشوند، رفتار شما بعضی را خشنود و برخی را ناراضی میکند. به علاوه، گاهی جلب رضای مردم به آن است که حق و انصاف و عدالت را زیر پا بگذارید و خلاف کنید، تا خواسته های نادرست آنان را تأمین نمایید. پس باید به فکر جلب رضای کسی بود که رضایت اون کارساز است و آخرت و عاقبت و بهشت و جهنم انسان به دست اوست؛ یعنی خدا. هیچ سزاوار نیست که برای خشنود کردن مردم، خدا را به خشم آوریم. در تاریخ، بسیار بوده اند کسانی که برای رضای سلاطین و به خاطر پسند ارباب زر و زور، از حق چشم پوشیده و به باطل گرویده اند. مگر «عمر سعد»، به خاطر رضایت «ابن زیاد» با حسینبنعلی علیهالسلام نجنگید؟ مگر ابن زیاد، برای تأمین رضایت اربابش یزید، از کوفه لشکری عظیم برای نبرد با سیدالشهداء علیهالسلام نفرستاد؟ آخر کار هم دچار خشم الهی شد و همان گونه که امام فرموده است، خداوند، آنان را به مردم واگذاشت. مردمی که به دستور یزید و ابن زیاد به جنگ حسین علیهالسلام آمده بودند، روزی هم با نفرت و لعنت از آنان یاد میکردند و از کردهی خویش پشیمان بودند. در هر کاری باید جانب رضای خدا را گرفت، نه پسند مردم را. کسی که حساب خود را با خداوند، صاف و پاکیزه کرده باشد و رضای الهی را در کارها در نظر بگیرد، خداوند هم به او عزّت دنیا و سربلندی و سعادت آخرت عطا میکند. ممکن است کسانی در دنیا با جلب رضایت مردم از راه حلال و حرام و راست و دروغ، به مقام و موقعیتی برسند، ولی دوام نخواهد داشت. معیار حسب آخرت، رضای خالق است، نه پسند خلق!
●محبیناهلبیتعلیہالسلام
●هیئتدانشجویےدانشگاههرمزگان